وقتی انتخاب برند روغن موتور، سرنوشت ناوگان را عوض می‌کند

در ناوگان‌های حمل‌ونقل شهری و بین‌شهری، انتخاب برند روغن موتور دیزلی سنگین فقط یک خرید تدارکاتی ساده نیست؛ یک تصمیم فنی و اقتصادی است که می‌تواند مستقیماً روی خواب خودرو، خرابی‌های ناگهانی و حتی اعتبار شرکت در برابر مشتریان اثر بگذارد. بسیاری از مدیران ناوگان در ایران، به‌ویژه در سال‌های اخیر، تحت فشار هزینه و نوسان قیمت، وسوسه می‌شوند برند روغن را عوض کنند؛ بدون آن‌که تا انتها اثر این تغییر را روی موتور، مصرف سوخت و برنامه سرویس دیده باشند.

اگر انتخاب برند روغن موتور بر پایه استانداردهای OEM، سطح API/ACEA، ویسکوزیته مناسب و شرایط کاری انجام نشود، در عمل یک «آزمایش پرریسک روی موتور» است. موتورهای دیزل یورو ۳، یورو ۴ و حتی نسل‌های جدیدتر، هرکدام الزامات مشخصی برای روغن دارند؛ از شاخص ویسکوزیته و HTHS گرفته تا کنترل رسوب دوده، سایش رینگ و کنترل اکسیداسیون در دمای بالا. نادیده‌گرفتن این الزامات یعنی کوتاه‌کردن عمر موتور، حتی اگر در کوتاه‌مدت همه‌چیز طبیعی به‌نظر برسد.

در این مقاله روایی–تحلیلی، تجربه‌ی واقعی یک ناوگان حدوداً ۸۰ دستگاهی (کامیون و اتوبوس بین‌شهری) را مرور می‌کنیم که با تغییر برند روغن موتور، در کمتر از یک سال با موجی از خرابی‌ها، افت راندمان و اعتراض رانندگان مواجه شد؛ تا جایی‌که ناوگان بخش قابل‌توجهی از زمان خود را به‌جای جاده، در تعمیرگاه می‌گذراند. نقطه‌ی عطف ماجرا زمانی بود که مدیر نگهداری تصمیم گرفت از مسیر «احساس و قیمت» خارج شود و با کمک تحلیل روغن (Used Oil Analysis) و مشاوره فنی، استراتژی روانکاری ناوگان را بازطراحی کند.

آنچه می‌خوانید، ترکیبی است از داده‌های میدانی، نتایج تحلیل روغن، مقایسه عملکرد دو برند روغن موتور دیزلی سنگین و درس‌هایی که برای هر مدیر ناوگان، مهندس نت و حتی اتوسرویس‌های حرفه‌ای می‌تواند راهگشا باشد؛ به‌ویژه اگر به‌دنبال انتخاب بهترین روغن موتور برای ناوگان خود هستند، بدون آن‌که در دام شعار و تبلیغ بیفتند.

وضعیت اولیه ناوگان؛ وقتی همه‌چیز «به‌ظاهر» عادی بود

ناوگانی که موضوع این مطالعه است، شامل ترکیبی از کامیون‌های دیزلی یورو ۳ و یورو ۴ و چند دستگاه اتوبوس بین‌شهری با کارکرد سالانه حدود ۱۲۰ تا ۱۵۰ هزار کیلومتر به‌ازای هر خودرو بود. موتورهای این ناوگان عمدتاً به روغن‌های با ویسکوزیته 15W-40 و سطح کارایی API CI-4 طبق توصیه سازنده (OEM) نیاز داشتند. تا چند سال، از یک برند شناخته‌شده داخلی با سابقه طولانی در بازار استفاده می‌شد و برنامه تعویض روغن بر اساس مسافت ثابت (۲۰ هزار کیلومتر برای بخش عمده ناوگان) تعریف شده بود.

شاخص‌های عملکرد پیش از تغییر برند، در نگاه مدیر ناوگان قابل‌قبول بود: توقفات اضطراری کم، میزان مصرف سوخت ناوگان در محدوده مورد انتظار، و شکایت محدود رانندگان از کاهش توان موتور. در این دوره، تحلیل دوره‌ای روغن به‌صورت منظم انجام نمی‌شد؛ بیشتر بر پایه تجربه تعمیرکاران، رنگ روغن، صدای موتور و وضعیت دود اگزوز، درباره سلامت موتور قضاوت می‌شد.

با افزایش فشار هزینه‌ای و ورود چند پیشنهاد جذاب‌تر از نظر قیمت، مدیریت تدارکات تصمیم گرفت برند روغن را تغییر دهد. استدلال اصلی این بود که «استاندارد API روی گالن یکسان است، پس تفاوت زیادی وجود ندارد». بنابراین، بدون بررسی دقیق بسته افزودنی، سطح واقعی عملکرد (به‌ویژه در شرایط Extended Drain)، و بدون مقایسه میدانی، ناوگان به یک برند ارزان‌تر مهاجرت کرد.

نکته مهم این است که در این فاز، برنامه نگهداری پیشگیرانه و سرویس فیلترها تغییر نکرد؛ همان فواصل تعویض روغن و همان نوع فیلتر مورد استفاده قرار گرفت. در ظاهر، تغییر فقط «برند» بود؛ اما در عمل، شیمی روغن موتور، رفتار آن در دمای بالا و توانایی‌اش در کنترل سایش و دوده عوض شده بود؛ چیزی که در ابتدا در آینه و کیلومترشمار دیده نمی‌شد.

علائم خرابی؛ از افزایش مصرف روغن تا نتایج نگران‌کننده تحلیل روغن

حدود ۳ تا ۴ ماه پس از تغییر برند روغن موتور، اولین علائم غیرعادی در ناوگان دیده شد. رانندگان از افزایش مصرف روغن بین دو سرویس، نیاز به سرریز مکرر و در برخی موارد، روشن‌شدن چراغ هشدار فشار روغن در سربالایی‌ها یا حین یدک‌کشی بار سنگین گزارش می‌دادند. همزمان، تعدادی از خودروها با افت توان در شیب‌ها و افزایش دمای آب مواجه شدند.

بررسی میدانی فیلترها و بازدید چشمی داخل موتور چند دستگاه، اولین زنگ خطر را به صدا درآورد: رسوب دوده روی قطعات، تیره‌شدن شدید روغن در مسافت‌های کمتر از قبل، و نشانه‌هایی از لاک و وارنیش در اطراف رینگ‌ها و یاتاقان‌ها. در دو مورد، خرابی یاتاقان و سایش شدید لاینر، باعث خواب طولانی کامیون شد.

در این مرحله، تیم نگهداری تصمیم گرفت برای چند دستگاه، تحلیل روغن Used Oil Analysis انجام دهد. نتایج اولیه آزمایش‌ها تصویر نسبتاً واضحی از مسئله ارائه کرد:

  • افزایش قابل‌توجه فلزات سایش (Iron، Copper، Lead) نسبت به سوابق قبلی
  • افزایش ویسکوزیته در برخی نمونه‌ها و کاهش آن در برخی دیگر (نشان‌دهنده اکسیداسیون و در مواردی رقیق‌شدن با سوخت)
  • کاهش عدد TBN نسبت به روغن قبلی در همان مسافت کارکرد مشابه؛ یعنی توان کمتر در خنثی‌کردن اسیدها
  • سطح بالای دوده (Soot) در روغن، به‌ویژه در خودروهایی که بیشتر در ترافیک شهری کار می‌کردند

این داده‌ها نشان می‌داد که روغن جدید، هرچند روی لیبل ادعای API CI-4 داشت، اما در عمل در کنترل سایش، خوردگی و رسوب دوده، عملکرد ضعیف‌تری نسبت به روغن قبلی دارد؛ به‌خصوص در شرایط کاری سخت (بار سنگین، ترافیک، شیب‌های بین‌شهری). اینجا بود که مدیریت ناوگان متوجه شد مسئله فقط «اسم برند» یا «قیمت هر گالن» نیست؛ مسئله، رفتار واقعی روغن در موتورهای دیزلی ناوگان است.

عیب‌یابی فنی؛ مقایسه دو برند روغن موتور دیزلی سنگین زیر ذره‌بین

برای خروج از وضعیت مبهم، یک جلسه مشترک بین مدیر ناوگان، مسئول نت، نماینده فنی تأمین‌کننده روغن قبلی و کارشناس روانکار تشکیل شد. رویکرد جلسه روشن بود: به‌جای مقصر پیدا کردن، باید بفهمیم کدام پارامترها در استراتژی روانکاری تغییر کرده و چرا موتور به این شکل واکنش نشان داده است.

مقایسه سطح استاندارد و بسته افزودنی

تحلیل برگه‌های فنی (TDS) دو روغن نشان داد که هر دو ادعای API CI-4 دارند، اما:

  • مقدار TBN روغن قبلی حدود ۱۰ بود، درحالی‌که روغن جدید عددی نزدیک به ۸ داشت.
  • شاخص ویسکوزیته (VI) روغن قبلی بالاتر بود؛ یعنی پایداری بهتر در تغییرات دما.
  • بسته افزودنی ضدسایش (به‌ویژه سطوح روی و فسفر) در روغن قبلی متوازن‌تر و مطابق با توصیه چند OEM مطرح بود.

از منظر استانداردهای ACEA و الزامات OEM، مشخص شد که روغن قبلی علاوه‌بر API، تاییدیه چند سازنده موتور دیزلی اروپایی را نیز داشته، اما روغن جدید تنها به ذکر سطح API اکتفا کرده بود. در ظاهر، هر دو مناسب «روغن موتور دیزلی سنگین» بودند، اما در عمل، حاشیه ایمنی روغن قبلی در برابر اکسیداسیون و سایش، بیشتر بود.

تحلیل شرایط کارکرد و برنامه تعویض روغن

نکته مهم این بود که ناوگان، با فرض «برابری کیفیت دو برند»، همچنان از فواصل تعویض ۲۰ هزار کیلومتری استفاده می‌کرد؛ درحالی‌که روغن جدید، عملاً برای شرایط Extended Drain بهینه نشده بود. ترکیب زیر شرایط را سخت‌تر کرده بود:

  • کارکرد طولانی در دور پایین و ترافیک سنگین در ورودی و خروجی شهرها
  • استفاده مکرر از سوخت باکیفیت متغیر و احتمال رقیق‌شدن روغن
  • تمیزنشدن کامل سیستم تهویه کارتر (PCV) در برخی خودروها

کارشناس روانکار پیشنهاد کرد که علاوه‌بر بازگشت به روغن با سطح کارایی بالاتر (مطابق با API CK-4 یا حداقل CI-4 با تاییدیه OEMهای اصلی ناوگان)، برنامه تعویض روغن از حالت «فاصله ثابت» به حالت «مبتنی بر تحلیل روغن» تغییر کند؛ یعنی بخشی از ناوگان به‌صورت پایلوت، با فواصل متفاوت سرویس شود و تصمیم نهایی بر مبنای داده‌های Used Oil Analysis گرفته شود، نه صرفاً کیلومترشمار.

تغییر برند روغن موتور و بازطراحی استراتژی روانکاری ناوگان

بر اساس نتایج جلسات فنی، ناوگان در دو گام عمل کرد: نخست، بازگشت از روغن مشکل‌ساز به یک روغن دیزلی سطح بالاتر با تاییدیه OEM (در این مطالعه، روغنی با سطح API CK-4 برای بخشی از ناوگان و CI-4 بهینه برای بخش دیگر انتخاب شد). دوم، اصلاح برنامه نگهداری پیشگیرانه شامل آموزش رانندگان، کنترل منظم مصرف روغن، و تعریف یک پروتکل تحلیل روغن.

گام اول: انتخاب روغن متناسب با موتور و شرایط کاری

برای کامیون‌هایی که در مسیرهای بین‌شهری طولانی با بار ثابت کار می‌کردند، یک روغن 15W-40 با سطح API CK-4 و تاییدیه سازنده موتور انتخاب شد تا کنترل بهتری بر سایش و اکسیداسیون در دمای بالا داشته باشد. برای خودروهایی که بیشتر در ترافیک شهری و مسیرهای کوتاه فعالیت داشتند، با توجه به شرایط استارت سرد و توقف‌وحرکت مکرر، ویسکوزیته و بسته افزودنی به‌گونه‌ای انتخاب شد که پاسخ بهتری به رقیق‌شدن با سوخت و تجمع دوده بدهد.

در این مرحله، بحث «انتخاب بر اساس اقلیم» هم مطرح شد؛ تفاوت شرایط ناوگان‌هایی که در محورهای شمالی و مرطوب کار می‌کنند با ناوگان‌های فعال در محورهای گرم جنوب و مرکز کشور. برای ناوگان‌هایی در شهرهایی مانند اهواز، بندرعباس یا قم، انتخاب صحیح روغن متناسب با دمای محیط و بار حرارتی اهمیت دوچندان دارد.

گام دوم: اصلاح برنامه تعویض روغن و تحلیل دوره‌ای

در فاز بعدی، روسازی برنامه نگهداری به این معنی بود که فواصل تعویض روغن بر اساس نوع کارکرد، سن موتور و نتایج تحلیل روغن، پله‌ای شود. چند دستگاه به‌صورت پایلوت در مسافت‌های ۱۵، ۲۰ و حتی ۲۵ هزار کیلومتری نمونه‌برداری شدند و پارامترهایی مانند ویسکوزیته، TBN، میزان دوده، فلزات سایش و آلودگی سوخت پایش شد. به‌این‌ترتیب، «زمان‌بندی تعویض روغن» از یک عدد ثابت به یک بازه هوشمند تبدیل شد.

این رویکرد، علاوه‌بر کنترل سایش و جلوگیری از خوردگی زودرس، امکان مدیریت اقتصادی‌تری برای ناوگان فراهم کرد؛ زیرا در برخی خودروها امکان افزایش ایمن فاصله تعویض به‌دست آمد، و در برخی دیگر، روشن شد که باید زودتر از ۲۰ هزار کیلومتر سرویس شوند.

نتایج بعد از اصلاح؛ از کاهش خواب ناوگان تا بهبود مصرف سوخت

حدود ۹ تا ۱۲ ماه پس از اجرای کامل استراتژی جدید روانکاری، داده‌های میدانی ناوگان نشان داد که تغییر برند روغن به‌همراه بازطراحی برنامه تعویض روغن، اثر مستقیم و قابل‌اندازه‌گیری روی شاخص‌های کلیدی عملکرد داشته است. برای شفاف‌سازی، بخش مهمی از این نتایج در قالب جدول زیر خلاصه شده است.

باید تأکید کرد که این مقایسه بر پایه داده‌های عملیاتی، سوابق تعمیرات و نتایج تحلیل روغن (Used Oil Analysis) در دوره‌های متوالی است و صرفاً بر اساس احساس یا برداشت رانندگان تنظیم نشده است. اعداد جدول تقریبی و نرمال‌شده هستند تا روند تغییرات را بهتر نشان دهند.

شاخصقبل از اصلاح استراتژی روغنبعد از اصلاح استراتژی روغن
میانگین زمان خواب هر خودرو (ساعت در ماه)۳۲ ساعت۱۸ ساعت
هزینه تعمیرات موتور در سال (نسبت به مبنا)۱۰۰٪ (مبنا)حدود ۶۵٪
میانگین دمای کارکرد روغن در بار کامل۱۰۵–۱۱۰ درجه سانتی‌گراد۹۵–۱۰۰ درجه سانتی‌گراد
نتایج تحلیل روغن (فلزات سایش کلیدی)سطح هشدار در ۳۰٪ نمونه‌هاسطح هشدار در کمتر از ۱۰٪ نمونه‌ها
مصرف سوخت ناوگان (لیتر/۱۰۰ کیلومتر، میانگین)۳۲ لیتر۳۰٫۵ لیتر

کاهش حدود ۱٫۵ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر، وقتی روی کارکرد سالانه چند میلیون کیلومتری ناوگان ضرب می‌شود، عدد بسیار قابل توجهی است. ترکیب کاهش مصرف سوخت، کاهش خرابی یاتاقان‌ها و کاهش زمان خواب ناوگان، عملاً بخشی از اختلاف قیمت بین روغن باکیفیت‌تر و روغن ارزان‌تر را جبران و در برخی موارد حتی معکوس می‌کند.

نکات کلیدی برای مدیران ناوگان در انتخاب برند روغن موتور

روایت این ناوگان، چند درس عملی و قابل اجرا برای مدیران ناوگان، واحدهای PM و حتی اتوسرویس‌های بزرگ دارد. موارد زیر می‌تواند به‌عنوان یک چک‌لیست تصمیم‌گیری در انتخاب برند روغن موتور برای ناوگان شما استفاده شود.

  • سطح API و ACEA را فقط روی لیبل نبینید: برگه‌های فنی (TDS) را مقایسه کنید؛ به ویژه TBN، شاخص ویسکوزیته و تاییدیه‌های OEM را بررسی کنید.
  • استراتژی روغن را بر اساس نوع کارکرد تنظیم کنید: خودروهای شهری با ترافیک سنگین، نیاز و رفتار دیگری نسبت به خودروهای بین‌شهری دارند. یک نسخه واحد برای همه، معمولاً بهینه نیست.
  • تحلیل روغن را به‌عنوان ابزار تصمیم‌گیری ببینید، نه هزینه اضافی: Used Oil Analysis کمک می‌کند قبل از خرابی بزرگ، روند سایش، آلودگی سوخت، رقیق‌شدن یا اکسیداسیون روغن را ببینید.
  • به شرایط اقلیمی توجه کنید: ناوگان فعال در شهرهایی مانند مشهد، تبریز یا رشت نسبت به شهرهای گرم‌تری مثل شیراز و کرمان، رفتار روغن متفاوتی را تجربه می‌کنند.
  • برنامه نگهداری پیشگیرانه را بازبینی کنید: تمیزی فیلتر هوا و سوخت، وضعیت سیستم خنک‌کننده، و سلامت PCV، روی عمر روغن موتور و تشکیل رسوب دوده تأثیر مستقیم دارند.
  • فواصل تعویض روغن را به‌صورت هوشمند تعریف کنید: ترکیبی از کیلومتر، ساعت کارکرد، نوع مسیر، سن موتور و نتایج تحلیل روغن را در نظر بگیرید؛ نه فقط یک عدد ثابت کیلومتر.
  • اعتبارسنجی تامین‌کننده را جدی بگیرید: سابقه حضور در ناوگان‌های مشابه، توان مشاوره فنی، دسترسی پایدار به محصول و امکان ارائه گزارش‌های تحلیلی، همگی معیارهای مهم‌تری از «تخفیف لحظه‌ای» هستند.
  • به رانندگان آموزش و گوش بدهید: راننده‌ها اولین کسانی هستند که تغییر صدا، دما، دود یا مصرف روغن را حس می‌کنند. گزارش‌های آن‌ها را در سیستم PM ثبت و تحلیل کنید.

اشتباهات رایج در انتخاب برند روغن موتور برای ناوگان

در تجربه‌های متعدد میدانی، چند خطای تکراری در انتخاب برند روغن موتور ناوگان دیده می‌شود که آگاهی از آن‌ها می‌تواند بسیاری از مشکلات را پیشگیری کند.

۱. یکسان‌فرض‌کردن همه روغن‌های با سطح API مشابه

این‌که دو روغن هر دو API CI-4 یا CK-4 دارند، به‌معنای برابری کامل عملکرد آن‌ها در شرایط واقعی نیست. نوع پایه روغن، فرمولاسیون افزودنی‌ها، کیفیت تولید و پایداری در برابر اکسیداسیون و برش، همگی می‌توانند تفاوت‌های جدی ایجاد کنند. این تفاوت‌ها در ناوگان‌هایی که استراتژی Extended Drain دارند، بیشتر به چشم می‌آید.

۲. تصمیم‌گیری صرفاً بر اساس قیمت هر لیتر

گاهی اختلاف قیمت چند هزار تومانی در هر لیتر، باعث می‌شود تأمین‌کننده‌ای انتخاب شود که در بلندمدت هزینه‌های تعمیر، خواب ناوگان و مصرف سوخت را بالا می‌برد. مدیران حرفه‌ای ناوگان، هزینه کل مالکیت (TCO) را معیار قرار می‌دهند، نه فقط فاکتور خرید روغن.

۳. نادیده‌گرفتن شرایط خاص ناوگان

اگر بخشی از ناوگان در معادن، جاده‌های شیب‌دار یا مناطق با گردوغبار بالا کار می‌کند، استراتژی روغن موتور و فیلتر باید متناسب با آن شرایط طراحی شود. استفاده از تجربیات ناوگان‌های مشابه و مشاوران فنی روانکار، در این‌جا ارزش بالایی دارد.

تصمیم‌های کوچک که سرنوشت ناوگان را عوض می‌کنند

ماجرای این ناوگان نشان می‌دهد که یک تصمیم ظاهراً ساده – تغییر برند روغن موتور برای صرفه‌جویی کوتاه‌مدت – می‌تواند به زنجیره‌ای از پیامدهای فنی و اقتصادی منجر شود؛ از خرابی یاتاقان و سایش لاینر گرفته تا افزایش زمان خواب خودرو و نارضایتی رانندگان. در مقابل، بازگشت به نگاه مهندسی، استفاده از تحلیل روغن و انتخاب آگاهانه روغن موتور دیزلی سنگین متناسب با استانداردهای OEM و شرایط کاری، توانست ناوگان را ظرف کمتر از یک سال به ثبات عملیاتی برساند.

نکته کلیدی این است که مدیریت روانکار را باید جزئی از استراتژی نگهداری ناوگان دید، نه صرفاً خرید یک کالای مصرفی. وقتی تحلیل روغن وارد چرخه تصمیم‌گیری می‌شود، «حدس و گمان» جای خود را به «داده و روند» می‌دهد؛ می‌توان فواصل تعویض را بهینه کرد، ریسک خرابی‌های زودرس را کاهش داد و مصرف سوخت را در محدوده مطلوب نگه داشت.

برای مدیران ناوگان در ایران – از شرکت‌های حمل‌ونقل بین‌شهری تا ناوگان‌های شهری و معدنی – پیام اصلی این تجربه روشن است: به‌جای تعقیب ارزان‌ترین گزینه بازار، روی انتخاب درست روغن، تامین‌کننده قابل اعتماد و برنامه نگهداری پیشگیرانه سرمایه‌گذاری کنید. این سرمایه‌گذاری، نه‌تنها عمر موتور و جعبه‌دنده را افزایش می‌دهد، بلکه آرامش ذهنی شما و رانندگان را هم به‌همراه می‌آورد.

در نهایت، «تصمیم‌های کوچک» مثل انتخاب برند و گرید روغن، اگر با نگاه مهندسی و داده‌محور گرفته شوند، می‌توانند تفاوت بین ناوگانی باشند که همیشه در جاده است و ناوگانی که بیشتر وقتش را در تعمیرگاه می‌گذراند.

موتورازین؛ از انتخاب روغن تا طراحی استراتژی روانکاری ناوگان

پلتفرم موتورازین، فقط یک تامین‌کننده روغن موتور و روغن صنعتی نیست؛ هدف ما همراهی با ناوگان‌ها، اتوسرویس‌ها و واحدهای نت صنعتی در طراحی و پیاده‌سازی استراتژی روانکاری است. از انتخاب سطح API/ACEA و ویسکوزیته متناسب با موتور و اقلیم گرفته تا تعریف برنامه تحلیل روغن و پایش میدانی نتایج، تیم فنی موتورازین در کنار شماست.

اگر شما هم با چالش‌هایی مثل افزایش مصرف سوخت، سایش زودرس، یا تردید در انتخاب برند روغن موتور برای ناوگان روبه‌رو هستید، می‌توانید پیش از هر تصمیم، روی مشاوره تخصصی موتورازین حساب کنید. هدف ما این است که تصمیم‌های روانکار شما، از «سلیقه‌ای و مقطعی» به «مهندسی، داده‌محور و اقتصادی» تبدیل شود؛ تا ناوگان‌تان روی ریل درست بماند و هر کیلومتر، با آرامش بیشتری طی شود.

پرسش‌های متداول درباره انتخاب برند روغن موتور برای ناوگان

آیا تغییر برند روغن موتور، اگر سطح API یکسان باشد، همیشه بدون ریسک است؟

خیر. تجربه ناوگان مورد بحث نشان داد که حتی با سطح API ظاهراً یکسان، رفتار روغن در موتور می‌تواند متفاوت باشد. تفاوت در TBN، شاخص ویسکوزیته، نوع بسته افزودنی و کیفیت پایه روغن، روی کنترل سایش، رسوب دوده و اکسیداسیون در دمای بالا تاثیر می‌گذارد. قبل از تغییر برند، حتماً برگه‌های فنی را مقایسه و در صورت امکان، تست میدانی محدود (پایلوت) انجام دهید تا ریسک تغییر ناگهانی در کل ناوگان را کاهش دهید.

Used Oil Analysis دقیقاً چه کمکی به مدیریت ناوگان می‌کند؟

تحلیل روغن، وضع سلامت موتور و خود روغن را در لحظه به شما نشان می‌دهد. با بررسی پارامترهایی مثل فلزات سایش، ویسکوزیته، TBN، دوده و آلودگی سوخت، می‌توان فهمید آیا روغن هنوز توان محافظت کافی دارد یا خیر، و آیا روندی از خرابی زودرس در حال شکل‌گیری است یا نه. این اطلاعات به شما اجازه می‌دهد فواصل تعویض روغن را بهینه کنید، از خرابی‌های پرهزینه پیشگیری کنید و درباره انتخاب برند روغن، تصمیم مبتنی بر داده بگیرید.

برای ناوگان‌هایی که هم کار شهری دارند و هم برون‌شهری، چطور باید استراتژی روغن را تعریف کرد؟

در چنین ناوگان‌هایی، بهتر است خودروها بر اساس الگوی کارکرد (شهری، بین‌شهری، مخلوط) دسته‌بندی شوند. برای هر گروه، با توجه به دمای کارکرد، توقف‌وحرکت، سربالایی‌ها و نوع بار، می‌توان ترکیب ویسکوزیته، سطح API/ACEA و فاصله تعویض روغن را جداگانه تعریف کرد. تحلیل روغن تعدادی از خودروهای هر گروه، کمک می‌کند این استراتژی به‌مرور دقیق‌تر و اقتصادی‌تر شود.

نشانه‌های اولیه انتخاب نامناسب روغن موتور در ناوگان چیست؟

برخی از نشانه‌های اولیه عبارت‌اند از: افزایش مصرف روغن بین دو سرویس، تیره‌شدن غیرعادی روغن در مسافت‌های کمتر، افزایش دمای کارکرد موتور در بار ثابت، تغییر رنگ و بوی روغن هنگام تخلیه، رسوب دوده روی درپوش روغن و فیلتر، و افزایش تدریجی مصرف سوخت. اگر همزمان با این علائم، در تحلیل روغن افزایش فلزات سایش یا کاهش سریع TBN دیده شود، احتمالاً استراتژی روغن – یا خود برند و گرید انتخابی – نیاز به بازنگری دارد.

آیا همیشه روغن با سطح API بالاتر (مثلاً CK-4) بهترین انتخاب برای همه موتورهاست؟

الزاماً نه. مهم‌ترین مرجع، توصیه سازنده موتور (OEM) است. برخی موتورهای قدیمی‌تر ممکن است با روغن‌های دارای سطوح خاصی از افزودنی‌ها سازگارتر باشند. استفاده از روغنی با سطح API بالاتر، درصورتی‌که با الزامات OEM و نوع سیستم پس‌پردازش (مثل DPF) سازگار باشد، معمولاً مزایایی در کنترل سایش و اکسیداسیون دارد؛ اما باید بر اساس دفترچه موتور و مشاوره فنی انتخاب شود، نه فقط براساس بالاتر بودن حروف API.

امیررضا فرهمند

امیررضا فرهمند نویسنده‌ای دقیق و آینده‌نگر است که فناوری‌های نوین روانکار، استانداردهای جهانی و عملکرد برندها را با نگاهی تحلیلی و قابل‌فهم بررسی می‌کند. او تلاش می‌کند پیچیدگی‌های فنی را به دانشی روشن و قابل‌اعتماد برای صنایع نفت و گاز، نیروگاه‌ها، خودروسازی و واحدهای مهندسی تبدیل کند. محتوای او همیشه ترکیبی از داده‌محوری، بینش صنعتی و دقت حرفه‌ای است.
امیررضا فرهمند نویسنده‌ای دقیق و آینده‌نگر است که فناوری‌های نوین روانکار، استانداردهای جهانی و عملکرد برندها را با نگاهی تحلیلی و قابل‌فهم بررسی می‌کند. او تلاش می‌کند پیچیدگی‌های فنی را به دانشی روشن و قابل‌اعتماد برای صنایع نفت و گاز، نیروگاه‌ها، خودروسازی و واحدهای مهندسی تبدیل کند. محتوای او همیشه ترکیبی از داده‌محوری، بینش صنعتی و دقت حرفه‌ای است.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

8 − هفت =