چرا PM معدن با PM یک کارخانه بسته فرق میکند؟
PM معدن (نگهداری پیشگیرانه) در ایران، بهویژه برای معادن روباز و زیرزمینی کرمان و یزد، از زمین تا آسمان با PM یک کارخانه بسته در تهران یا اصفهان تفاوت دارد. در معدن، گردوغبار ریز سیلیسی، بادهای موسمی، شیفتهای طولانی ۱۲/۱۲، و شوکهای بار ناشی از بارگیری سنگ با لودر و بیل مکانیکی، روی روغن موتور و روانکار تجهیزات معدنی اثر مستقیم میگذارند. اگر همان دستورالعمل دفترچهسازنده برای اروپا را کپی کنیم، ریسک سایش زودهنگام، افزایش مصرف روغن، و توقف دامپتراک در اوج تولید بسیار بالاست.
در این مقاله، یک چارچوب بومیسازیشده برای نگهداری معادن کرمان و یزد ارائه میدهیم؛ از فیلتراسیون آفلاین و Lube Truck تا فواصل سرویس واقعبینانه و مستندسازی آفلاین در نبود اینترنت.
مقایسه سریع: کارخانه بسته و معدن روباز
- محیط: کارخانه بسته = کنترلشده؛ معدن روباز = گردوغبار و باد.
- دما: کارخانه = پایدار؛ معدن = نوسان شدید و گرمای ۴۰–۵۰ درجه.
- دسترسی سرویس: کارخانه = کارگاه ثابت؛ معدن = سرویس سیار (Lube Truck).
- ریسک: کارخانه = آلودگی کمتر؛ معدن = ورود ذرات سیلیسی و شوک بار.
نکات برجسته
- PM معدن = جنگ با گردوغبار.
- پایش روغن در معدن باید سیار و سریع باشد.
- مستندسازی آفلاین هم باید استاندارد باشد چون بعدها سند اختلاف است.
- فواصل سرویس باید بومیسازی شود؛ نه صرفاً آنچه در دفترچه اروپا آمده.
چالش گردوغبار ریز سیلیسی و ورود آن به روغن هیدرولیک لودر و بیل
ذرات سیلیس با اندازه ۱ تا ۱۰ میکرون دشمن نامرئی سیستمهای هیدرولیک هستند. این ذرات از طریق تنفس مخزن، نشت آببندهای ساقه سیلندر، یا هنگام پرکردن روغن وارد میشوند و بهسرعت کد تمیزی روغن را از استاندارد قابلقبول خارج میکنند. نتیجه چیست؟ سایش سطوح دقیق پمپها و شیرها، افزایش دمای کاری، کاهش راندمان، و در نهایت توقف ناگهانی دستگاه. در معادن کرمان و یزد که وزش باد و ریزگرد شدید است، حتی باز کردن درِ مخزن بدون فیلتر تنفسی میتواند ظرف چند دقیقه آلودگی معناداری وارد کند. تجربه پیمانکاران Mining Maintenance Iran نشان میدهد که کنترل این ذرات، بیشترین تاثیر را در کاهش خرابیهای تکرارشونده هیدرولیک دارد.
ریسکهای رایج
- افزایش کد تمیزی ISO به سطوح ۲۱/۱۹/۱۶ یا بالاتر.
- کاهش عمر پمپ و سروووالو بهعلت سایش سایشی.
- گیرکردن شیرهای تناسبی و افت پاسخگویی تجهیز.
راهکارهای عملی
- استفاده از فیلتر تنفسی رطوبتگیر روی مخزن هیدرولیک.
- پرکردن از طریق کوپلینگهای تمیز و فیلتر پرکن ۳–۵ میکرون (β≥200).
- گردگیر و وِیپر سیل بازرسی و تعویض دورهای؛ نصب روکش محافظ روی سیلندرهای در معرض گردوغبار.
- هدفگذاری کد تمیزی ISO 18/16/13 یا بهتر برای سیستمهای هیدرولیک حیاتی.
- نصب پورت نمونهگیری استاندارد و انجام نمونهبرداری در هر شیفت برای ماشینهای بحرانی.
گرمای محیط، شیفت طولانی و شوک بار روی دیفرانسیل، Final Drive و هیدرولیک
در گرمای ۴۰–۵۰ درجه مناطق معدنی کرمان و یزد، ویسکوزیته روغن افت میکند، فیلم روانکار نازک میشود و همزمان شوکهای بار ناشی از بارگیری سنگ و حرکت روی مسیرهای ناهموار، فشار بر یاتاقانها، دندهها و پمپها را چندبرابر میکند. در Final Drive و محورهای دیفرانسیل، نیاز به روغن با مقاومت EP بالا و پایداری برشی جدی است. در سیستمهای هیدرولیک، شاخص گرانروی بالا (VI) برای حفظ عملکرد در دمای متغیر اهمیت دارد. شیفتهای ۱۲ساعته باعث میشود فرصت خنککاری کافی نباشد و اکسیداسیون روغن تسریع شود.
نشانههای هشدار
- بوی تند و تیرهشدن زودهنگام روغن.
- صدای غیرعادی در گیربکس نهایی یا پمپ هیدرولیک.
- کاهش توان بالا رفتن از شیب یا افت سرعت جابجایی.
راهکارهای عملی
- انتخاب روغن هیدرولیک با VI بالا و گرید متناسب با تابستان (مثلاً ISO VG 46 یا 68 طبق توصیه سازنده).
- استفاده از روغن دنده دیفرانسیل/Final Drive با افزودنی EP قوی و پایداری حرارتی مناسب؛ پایش دورهای گرانروی و سایش ذرات.
- افزودن کولر کمکی روغن در مسیر بازگشت در ماشینهای بحرانی.
- برنامه توقف کوتاه «خنککاری» بین سیکلهای کاری سنگین در اوج گرما.
تعریف فواصل سرویس واقعبینانه برای معادن ایران
دفترچه سازنده معمولاً برای اقلیم اروپا نوشته شده است. در کرمان و یزد، بهدلیل گردوغبار و گرما، باید فواصل سرویس را با ضرایب بومی اصلاح کنید. اصل کلیدی: کاهش فاصله سرویس در مواجهه با آلودگی و دما، و افزایش فرکانس پایش.
فرمول محلی پیشنهادی
فاصله سرویس لوکال = فاصله OEM × ضریب محیط گردوغبار (۰٫۵ تا ۰٫۸) × ضریب دما/شیفت (۰٫۶ تا ۰٫۹) × ضریب بحرانی بودن تجهیز (۰٫۷ تا ۱)
نمونههای عملی
- روغن موتور دامپتراک: ۲۵۰ ساعت OEM → ۱۵۰–۲۰۰ ساعت لوکال، با نمونهگیری TBN/سوت و ذرات در هر ۷۲ ساعت.
- هیدرولیک لودر: تعویض کامل ۲۰۰۰ ساعت OEM → ۱۲۰۰–۱۵۰۰ ساعت لوکال؛ فیلتر اصلی ۵۰۰ ساعت یا بر مبنای افت فشار.
- گریسکاری پین و بوش: هر ۱ شیفت در گردوغبار شدید؛ با سیستم اتوگریس، تنظیم بر مبنای دما/بار.
- دیفرانسیل و Final Drive: ۱۰۰۰ ساعت OEM → ۶۰۰–۸۰۰ ساعت لوکال؛ بررسی وجود ذرات آهنی با آهنربا/آنالیز.
این اعداد باید با داده واقعی معدن شما تطبیق داده شوند. پایش وضعیت (Condition Monitoring) و تحلیل روند آزمایش روغن، بهترین راه برای دقیقسازی فواصل سرویس است.
فیلتراسیون آفلاین و تانک سرویس سیار (Lube Truck): باید چه داشته باشد؟
Lube Truck، قلب PM معدن در میانه دشتهای پرگردوغبار است. بدون آن، سرویسکاری بهموقع و تمیز تقریباً ناممکن است. این کامیون باید «تمیزی» را از مخزن تا نقطه تزریق تضمین کند و قابلیت فیلتراسیون آفلاین (Kidney Loop) داشته باشد تا روغنهای در گردش را در محل بهبود دهد.
چکلیست ضروری Lube Truck
- پمپ و فیلتر آفلاین دو مرحلهای (مثلاً ۱۰ و ۳ میکرون، β≥200) با مانومتر افت فشار.
- تنفسگیر رطوبتگیر روی تمام مخازن و محفظهها.
- کوپلینگهای تمیز و رنگبندی/لیبلگذاری برای جلوگیری از اختلاط گریس و روغنها.
- تانک مجزا برای انواع روغن: موتور، هیدرولیک، دیفرانسیل/Final Drive، و گریس؛ هرکدام با گیج سطح و فیلتر پرکن.
- پمپ تخلیه با فیلتر برگشت و شیلنگهای ضدگردوغبار با درپوش.
- کیت نمونهگیری روغن، پورت نمونه استاندارد، و در صورت امکان دستگاه پرتابل شمارش ذرات.
- کیت شستوشوی مدار (Flushing) و وایپهای بدون پرز برای اتصال تمیز.
- نور کافی، منبع برق کمکی، و جعبه ابزار گشتاورسنج برای بستن اتصالات.
هدف از این تجهیزات، دستیابی به «تمیزی کنترلشده» در شرایط خاکی است؛ چیزی که بدون Lube Truck عملاً بهدست نمیآید. این رویکرد در پروژههای سرویس و روانکار با کیفیت موتورازین برای دامپتراک و لودرهای معدنی در ایران بارها اثبات شده است.
مستندسازی در شرایط بیاینترنت: فرم دستی + ثبت تاخیری در CMMS
در معادن دور از پوشش، اتکا به CMMS آنلاین کافی نیست. یک زنجیره شفاف مدارک باید آفلاین کار کند و پس از اتصال، سریع به سیستم منتقل شود تا در مناقصات و اختلافات احتمالی، سند معتبر داشته باشید.
الگوی ساده مستندسازی آفلاین
- فرم سرویس کاغذی با شناسه یکتا: شناسه تجهیز، ساعت کارکرد، نوع و گرید روانکار، مقدار تزریق/تخلیه، شماره بچ/رسید، کد تمیزی (در صورت انجام)، نام و امضای تکنسین.
- برچسبگذاری سرویس روی تجهیز (تاریخ/ساعت/نوع روغن/سریال Lube Truck).
- جعبه امن جمعآوری فرمها در انتهای شیفت؛ انتقال به دفتر سایت.
- ثبت تاخیری در CMMS بههمراه عکس فرم؛ بارکد یا QR داخلی برای جلوگیری از تکرار ثبت.
- گزارش هفتگی مغایرت: سرویسهای عقبافتاده، مصرف غیرعادی روغن، نتایج آزمایش.
این رویکرد، مسیر ممیزی شما را شفاف میکند و ریسک «سرویس انجام شد ولی ثبت نشد» را کاهش میدهد.
تاخیر در گریسکاری محور دامپتراک چه هزینهای دارد؟
گریس، ساده اما حیاتی است. در گردوغبار سیلیسی، نبودن فیلم گریس یعنی ورود مستقیم ذرات به پین و بوش و آغاز سایش شدید. تاخیر حتی یک شیفت در گریسکاری محور و اتصالات میتواند زنجیرهای از هزینهها را کلید بزند.
سناریوهای ریسک و پیامدها
| میزان تأخیر در گریسکاری | وضعیت فنی مشاهدهشده | اقدام جبرانی یا پیامد | هزینه پنهان / خسارت احتمالی |
|---|---|---|---|
| ۱ شیفت کاری | افزایش دما و صدای اتصالات؛ نیاز به گریسکاری حجیم جبرانی | تزریق حجیم برای جبران ازدسترفتن فیلم روانکار | افت راندمان ۲ تا ۵٪ در همان شیفت |
| ۲ تا ۳ شیفت کاری | سایش محسوس پین و بوش؛ لقشدن موضعی | توقف کوتاه برای تعویض گریسخورها و بازرسی | ازدستدادن چند ساعت تولید |
| بیش از ۱ هفته | خرابی زودرس بوش و پین؛ توقف ناگهانی دامپتراک در سیکل بارگیری | نیاز به تعمیرات سنگین و جایگزینی قطعات | هزینه تعمیر بالا و توقف چشمگیر خط تولید |
برآورد هزینه تقریبی
- توقف دامپتراک معدنی سنگین: بسته به معدن، ۱۵ تا ۴۰ میلیون تومان بهازای هر ساعت از دسترفتن تولید.
- تعویض پین/بوش محور: از چند ده تا چندصد میلیون تومان شامل قطعه و دستمزد (متغیر با برند/سایز).
- هزینه ثانویه: فشار روی ناوگان باقیمانده، افزایش مصرف سوخت و روغن.
قاعده سرانگشتی
اگر گردوغبار بالاست، حداقل «هر شیفت» گریسکاری کنید؛ با اتوگریس، نرخ تزریق را بر مبنای دما/بار تنظیم و هفتگی راستیآزمایی کنید.
پرسشهای متداول
1.آیا باید «روغن سفارشی ضدگردوغبار» داشته باشیم؟
گردوغبار را با شیمی روغن نمیتوان حذف کرد؛ راهحل حرفهای، جلوگیری از ورود و حذف فعال ذرات است: فیلتر تنفسی، پرکردن تمیز، فیلتراسیون آفلاین و آببند سالم. البته انتخاب روغن با پایداری اکسیداسیون بالا، شاخص گرانروی مناسب، و تاییدیه سازنده در دمای بالا برای معدن ضروری است. برای هیدرولیک معمولاً ISO VG 46 یا 68 (طبق OEM) و برای دندههای سنگین روغنهای EP مناسب توصیه میشود.
2.هر چند ساعت گریسکاری در معادن روباز انجام شود؟
در گردوغبار شدید، توصیه عملی «هر شیفت» برای پین/بوش و اتصالات حیاتی است. در صورت اتوگریس، نرخ تزریق را بر مبنای دما، نوع بار و ساعات کاری تنظیم و هفتگی راستیآزمایی کنید. برای مفاصل دور از دید، بازدید چشمی با پارچه تمیز و لمس دما مفید است. پایش مصرف گریس میتواند تاخیرها را آشکار کند.
3.اگر CMMS آنلاین نباشد چه کنیم؟
از فرمهای کاغذی شمارهدار با امضا و برچسب سرویس روی تجهیز استفاده کنید؛ در پایان شیفت در مخزن امن جمعآوری و هنگام دسترسی به اینترنت، تصاویر فرمها را با ثبت تاخیری وارد CMMS کنید. گزارش مغایرت هفتگی و آرشیو عکسها، در اختلافات یا ممیزیها سند ارزشمند شماست.
4.آیا پایش سیار روغن در معدن لازم است؟
بله، برای تصمیمگیری سریع. یک کیت سیار شامل پمپ نمونهگیری، بطریهای تمیز، و در صورت امکان شمارشگر ذرات پرتابل/کیت Patch Test، کمک میکند در همان سایت درباره تعویض یا ادامه کار تصمیم بگیرید. نتایج کامل آزمایشگاهی همچنان کلیدی است، اما غربالگری سیار زمان توقف را کاهش میدهد.
5.چه مشخصاتی برای روغن Final Drive و دیفرانسیل مناسب است؟
به توصیه OEM پایبند باشید. در بسیاری از ماشینآلات سنگین معدنی، روغنهای EP با پایداری برشی بالا و تحمل دمایی مناسب پیشنهاد میشود. برای بعضی گیربکسهای نهایی، گریدهای ویسکوزیته بالاتر و الزامات خاص (مانند مقاومت در برابر میکروپیتینگ) مطرح است. آنالیز دورهای سایش و گرانروی، بهترین ضامن انتخاب درست است.
PM لوکال یعنی مزیت رقابتی پیمانکار شما
در مناقصات ۱۴۰۴ و ۱۴۰۵ معادن کرمان و یزد، برنده کسی است که PM لوکال را جدی بگیرد: کنترل گردوغبار با فیلتراسیون آفلاین و تنفسی، انتخاب روانکار سازگار با گرمای شدید، فواصل سرویس واقعبینانه بهکمک پایش وضعیت، و مستندسازی آفلاین استاندارد. این ترکیب، خرابیهای تکرارشونده را کم میکند، هزینه توقف را پایین میآورد و دستآخر، قیمت تمامشده هر تن استخراج را کاهش میدهد. تیم موتورازین با تامین روغن موتور در کرمان و روغن صنعتی در یزد، راهاندازی Lube Truck و طراحی کیتهای فیلتراسیون آفلاین، میتواند اجرای این برنامه را در سایت شما تسهیل کند.

بدون نظر